برای من زیباتر ازلبخند افتابگردانی میدانستی؟باشکوهتراز نگاه
مهتابی میدانستی؟میدانستی برایم شیرینتر از شهدگلهاو
خوشبوتراز عطر یاسی؟میخواهم بدانی نمیدانم چگونه اگاهت
کنم.تونباشی دیگر خورشید را دوست نخواهم داشت ودست
در دست ستاره ها نخواهم گذاشت میدانستی؟میدانستی
هرصبح سلامی تازه بابوی اطلسی ها رابرایت به دست اولین
قاصدک صبحگاهی راهی ات میکنم تااولین بوسه دوستی ام را
نثارت کنم.تو نمیدانی ومن میدانم ان گلدان شمعدانی که
مسیر گامهایت را دنبال میکند وجاپایت رابوسه می
زندیادگارمنند وتو بی خبر از اینکه صدایی که همیشه درگوشت
طنین می اندازد ونمیدانی از کدامین سوست صدای طپش قلب
من است وتونمیدانی......نمیدانی
نظرات شما عزیزان: